يه بابايی ميخوره زمين دستش پيچ می خوره ، منتها تنبليش مياد بره دكتر نشونش بده،دستش يه مدت همينجور درد می كرده ،تا يه روز رفيقش بهش میگه :
اين داروخونه سر كوچه يه كامپيوترآورده كه صد تومن ميگیره ، آنی هر مرضی رو تشخيص میده !!!
يارو پیشِ خودش ميگه : خوب ديگه صد تومن كه پولی نيست ، بريم ببينيم چه جورياس ...
ميره اونجا ، می بينه يه دستگاه گذاشتن ، جلوش يه شكاف داره ، روش نوشته :
لطفا اسكناس صد تومانی وارد كنید ...
يارو صد تومنی رو میذاره ، يهو يه چيزه قيف مانند مياد بيرون ، ميگه :
نمونه ادرار !!!
طرف هم با خجالت قيفُ می بره پُر می کنه و میاره !!!
بعد از دو سه دقيقه ، كامپيوتره يه تيكه كاغذ ميده بيرون كه روش نوشته بوده :
يكی از تاندن های دست شما پاره شده ، بايد يه هفته ببندينش و باهاش كار سنگين نكنيد تا خوب شه !!!
يارو كف می كنه كه اين لامصب اينهمه چيزُ چطور از يکم ادرار فهميده ؟؟؟!!!
خلاصه هوس ميكنه كه ببينه ميشه گولش زد يا نه ...فرداش يه شيشه مربا ورميداره ، تا نصف توش آبِ لوله ميريزه ، بعد ميده سگش توش ادرار کنه خلاصه يه معجون درست می کنه ، بعدم ميره همون داروخونه ، معجونش رو ميريزه به جای نمونه ادرار !!!
كامپيوتره يه 15 دقيقه قيژ قيژ و دلنگ دلونگ می كنه ، بعد يه كاغد چاپ ميكنه ميده بيرون كه روش نوشته بوده :
آبِ خونتون آهک داره ، بايد لوله كش بياريد درستش كنه ...سگت قلبش ناراحته ، همين روزها تموم ميكنه در ضمن اگه بخوای همينجوری شيشه مرباهای سنگين سنگين بلند کنی ، تاندن دستت هيچ وقت خوب نميشه...!
نظرات شما عزیزان:
خیلی قشنگند داستان هایت!!!
مرسی!
ایول
منتظر نگاه خوشگلت هستم
یاحق